کاشت تراشه مغزی ایلان ماسک؛ توهم یا واقعیت؟
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۲۵۳۷۵
مهندسان فناوری و پزشکان متخصص معتقدند کاشت تراشه مغزی، ایده بلندپروازانه ایلان ماسک، چندان هم آسان نیست.
نورالینک، شرکت ایلان ماسک که رابطهای مغز و ماشین را توسعه میدهد، فناوری خود را برای اولین بار در این هفته به نمایش گذاشت. این سیستم جدید حاوی هزاران الکترود است که در نخهای انعطافپذیر و ریز تعبیه شدهاند که سپس توسط یک ربات جدید شبیه به «ماشین خیاطی» در مغز کاشته میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مقالهای که به ماسک و نورالینک اختصاص دارد، فناوری و آزمایشهای اولیه آزمایش آن را در موشها توصیف میکند. ماسک در اوایل این هفته گفت که روی میمونها نیز آزمایش شده است.
اولین مورد با موفقیت در سال ۲۰۰۶ در مغز انسان کاشته شد. در طول سالها، این رابطها به افراد اجازه میدهد تا بازوهای رباتیک را در کنار سایر وظایف کنترل کنند. کارشناسان معتقدند این سیستم جدید توسعه یافته توسط ماسک، یک گام رو به جلو را نشان میدهد، اگرچه موانعی باقی مانده است.
چنگیوان وو، جراح مغز و اعصاب در بیمارستانهای دانشگاه جفرسون در فیلادلفیا که با دستگاههای کاشتهشده کار میکند، گفت: «تکنولوژی بهتر از بسیاری از چیزهایی است که اکنون داریم، اما من موانع زیادی را میبینم که باید بر آنها غلبه کرد».
به عنوان مثال، دانشمندان هنوز در تلاش هستند تا الکترودهای تعبیه شده در مغز برای مدت طولانی کار کنند. وو گفت: «وقتی چیزها را در مغز قرار میدهید، میخواهید کوچک و کمتر تهاجمی باشند، اما چیزهای کوچک معمولا شکنندهتر هستند، در دیگر رابطهای مغز و ماشین، الکترودها و سیگنالی که ارسال میکنند در طول زمان تخریب میشوند؛ اجسام خارجی همچنین سلولهای مغز را تحریک میکنند تا به گونهای واکنش نشان دهند که گویی آسیب بافتی وجود دارد و باعث ایجاد بافت اسکار میشود. واکنش طبیعی بدن این است که ایمپلنتها را جدا میکند و دریافت سیگنال برای شما سختتر است. شما از دیوار ضخیمتری گوش میدهید».
برایان جونز، عصب شناس و استادیار چشم پزشکی و علوم بصری در دانشگاه یوتا نیز در این باره گفت: در طول این فرآیند که گلیوز نامیده میشود، سلولهای مغز متورم میشوند و سیگنالهایی تولید میکنند که ممکن است اثرات موجی در مغز داشته باشد، همچنین ممکن است نحوه عملکرد مدارهای مغز را تغییر دهد.
او گفت: تحقیقات پایهای در علوم اعصاب به اندازه کافی دور نیستند تا بتوانیم دقیقا بدانیم که چه اثراتی خواهد داشت. ما باید به برخی از آن مکانیسمهای اساسی نگاه کنیم».
وو همچنین میخواهد بداند که چگونه به راحتی میتوان سیستم را حذف کرد. آیا همه آن رشتهها دست نخورده میمانند یا در مغز گیر میکنند؟ به نظر جالب میرسد، اما وقتی به پیچ و مهرهها میپردازید، نگرانیهایی وجود دارد.
مقاله نورالینک اشاره دارد که این فناوری میتواند به بیماران مبتلا به آسیب نخاعی کمک کند تا دستگاههای مرتبط را کنترل کنند. با این حال ماسک کاشت این دستگاهها را در افراد سالم توضیح داد که چگونه این روشها ایمنتر و رایجتر از جراحی لیزیک چشم هستند.
وو که امروزه در تلاش است بیماران مبتلا به صرع را متقاعد کند که برای بهبود کیفیت زندگی خود جراحی مغز انجام دهند، گفت: این یک مانع روانی بزرگ است. تمام جراحیها با خطر خونریزی و عفونت همراه هستند، اما با جراحی مغز در نواحی کلیدی مغز برای حرکت و عملکرد طبیعی، این خطرات میتوانند پیامدهای عمدهای داشته باشند. حتی با جراحی برای صرع، که مراکز حرکتی مغز را درگیر نمیکند، این خطر وجود دارد. اگر خونریزی در قشر حرکتی داشته باشید چه؟ وو گفت، در غیر این صورت میتوانید بیماران را فلج کنید. این ایمپلنتها برای افراد سالم پیشنهاد میشوند و هیچگاه خطر آن صفر نیست.
بین هی که سرپرست آزمایشگاه مهندسی عصبی و تصویربرداری عملکردی زیست پزشکی در دانشگاه کارنگی ملون است، گفت: «این فقط یک سؤال فنی نیست، یک بعد اخلاقی نیز وجود دارد. در حالی که فناوری کاشت ممکن است برای افراد مبتلا به بیماریهای خاص مفید باشد، تصور اینکه چگونه این فناوری برای عموم مردم اعمال میشود، بدون توجه به اینکه فناوری چقدر خوب باشد، مشکل دارد. همیشه این تردید وجود دارد که آیا میخواهیم به مغز آسیب برسانیم».
او روی رویکردهای غیرتهاجمی برای رابطهای مغز و ماشین کار میکند. از آنجایی که الکترودها در خارج از جمجمه در آن سیستمها قرار دارند، تفسیر سیگنال دشوارتر است. با این حال پیشرفتها در یادگیری ماشین و هوش مصنوعی این فرآیند را بهبود بخشیدهاند: ماه گذشته تیم او مطالعهای را منتشر کرد که نشان میداد آنها قادر به توسعه دستگاهی بودند که میتوانست بازوی رباتیک را کنترل کند. این قابلیتی است که قبلا توسط سیستمهای تهاجمی نشان داده شده بود. حتی اگر سیستمهای غیرتهاجمی کمتر دقیق باشند، باز هم ممکن است انتخاب بهتری باشند. اگر بتوانید کاری را که میخواهید انجام دهید و نیازی به ایمپلنت مغزی نداشته باشید، کدام را انتخاب میکنید؟
بنا بر گفته ماسک، هدف او این است که فناوری این شرکت که روی موشها و میمونها آزمایش شده است تا پایان سال در انسانها کاشته شود، اما به گفته کارشناسان احتمالا غیرواقعی است. چرا که این مدت زمان برای چنین کاری بسیار کم است و به زمان و آزمایشات بیشتر نیاز است.
وو گفت: تحقیقات در رابطه با رابطهای مغز و ماشین به سرعت در حال انجام هستند، اما حضور شخصی مانند ماسک در این زمینه، این پتانسیل را دارد که همه چیز را سریعتر پیش ببرد تا زمانی که این رابطه مشارکتی باشد. کارها بر اساس یک موسسه و یک شرکت پیش نمیروند. گر ایلان ماسک مایل باشد بگوید، این فناوری است، بیایید همه از آن استفاده کنیم و از تخصص در آزمایشگاههای مختلف استفاده کنیم، همه چیز را حتی فراتر خواهد برد، بدون آن، اتفاق زیادی نمیافتد. ما به فعالیت در سیلوها ادامه خواهیم داد».
جونز گفت: مقاومت در برابر هیاهویی که ماسک به راه انداخته نیز مهم است؛ این مهم است که در این مورد واقع بین باشیم. بیایید قولهایی ندهیم که نمیتوانیم به علم عمل کنیم».
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: تراشه تراشه مغزی تراشه در زیر پوست تراشه کوانتومی رابط های مغز و ماشین ایلان ماسک رابط ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۲۵۳۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تظاهرات در دانشگاههای آمریکا به چه معناست؟
فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسنها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری میکند. در حقیقت، آنها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سوهای جدیدی را نوید میدهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیتهای تازهای را نیز داشت.
به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید میبیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانههای سختی را تجریبه میکند و هیچ بعید نیست که در سالهای آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.
در این رابطه، برخی اندیشکدههای معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین میرود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.
با این همه، به طور خاص میتوان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.
۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربیشاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرتهای غربی با لغات بازی میکنند و ملتهایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود میکنند.
با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزایهای غربیها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزشهای متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملتهای جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استانداردهای دوگانه قدرتهای غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرتهای غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیستها در جنگ غزه به پا میخیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و میشود، میگویند.
موضوعی که حقیقتا ضربهای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعارهای دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.
۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربیهژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی دست به هر اقدامی میزنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظامهای حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیتها دقیقا همان چیزیهایی هستند که این نظامهای حکمرانی مطرح میکنند.
در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روندها و رویههای متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استانداردهای دوگانه جهان غرب و هم متنوعتر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیتها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیتهای تازهای رونمایی کرده است.
۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربیدر سالهای اخیر نظامهای حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بیمنطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطبهای قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانهای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قارهای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.
در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانهای به مصاف رقبای بین المللی خود میرود، گواهی روشن بر تضعیف اهرمهای میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیتهای جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش میگذارد.